سختی ایام به دلیل مطالعه ی دروس دانشگاهی و راهکار بسیار مهم - آموزش و فعالیت بدنی
کلیدی ترین نکته ؛ چطور رادمان یادگیریمون با صرف زمانی کمتر و سَیالتَر به نتیجه ای بهتر منتهی بشه .
اغلبِ اهالی علم و دانش بخصوص طبیبان ، چونانکه به جهت تعلیم زمانی طولانی رو به شکل مداوم مشغول مطالعه هستند با نوعی مشکل مواجه میشن که به تَعَب بدن و سختی جان منجر میشه . در دیگرِ مطالب به این موضوع اشاره ی مفصل داریم که اهمیت مطالعه ی تفصیلی ، توأم با حفظیات چقدر در زندگی تخصصی مهم و حائز اهمیت تلقی میشه بنابراین لازمه به شیوه ای یادآور بشیم که هم از اون سختی جان رهایی بخش باشه و هم دست‌آورد هایی دیگر برامون به ارمغان بیاد ؛
از پی آشنایی با داستان زندگی شماری از افراد موفق و برجسته در زمینه های گوناگون متوجه شدم که این افراد دائماً و بخصوص در ایامی طلایی از زندگیشون بشکلی بسیار متمرکز ، مشغول تحصیل و مهارت آموزی بودند و از بسیاری امیال و سرگرمی هایی که می‌تونه موجب آرامش بشه گذشتند ، حالا دو راه تداعی میشه ، آیا از اون فعالیت بسیار معطوف اجتناب کنیم ، برخی از زمانمون رو به تفریح بگذرونیم تا کمی وجودمون آروم بگیره و یا نه ، بشکل حرفه ای به فعالیتمون ادامه بدیم ؟ اگر بخوایم از این مهم اجتناب کنیم ، باید باهاش کنار بیایم که دیگه نمی‌تونیم به اهدافی بسیار برسیم و اگر هم بخوایم کثیری از زمانمون رو به مطالعه تخصیص بدیم با چالش‌هایی مواجه میشیم که افسردگی و رنجوری روان تنها بخشی از اونه و اما راهکارهایی هستند که در کلام ساده و اما در عمل شاید اینچونین نباشه و در عین حال بسیار مهم میدونمشون تا از تجربیات گذشتگان استفاده کنیم و به جهت اهداف بزرگ و برتری مقاوم و استوار باشیم . ذکر شد که در پی آشنایی با سرگذشت بسیاری از برجستگان و بزرگان میتونیم متوجه بشیم اگر تمام اونها این ایام رو پشت سر نگذاشتند ، اکثر اونها با این مشکل مواجه شدند و شاید دلیل موفقیت نهایی اون افراد این بوده که تونستن از پس این چالش بربیان و شاید دلیل اینکه بسیاری از افراد در نیمه ی راه متوقف شدند ، عدمِ رعایت مواردی اینچونینی بوده . و اما اصل مطلب ، همانا اکثراً تجربه کردیم ، پیمودن مسیر های به جهت تحصیل و کسب حرفه و تخصص های سخت ، به تمرکز بسیار حاجتمنده ، پس روزی به اوضاع خودمون نگاه میکنیم و میبینیم سالهاست که اکثر زمانمون صرف این فعالیت شده و یه نوعی از همون تَعَب ، کرخ بودن و اندوه رو در وجودمون دائماً احساس میکنیم ، احتمالاً این احوال برای نوجوانان در آینده واقع میشه ، برای برنایان تازه پدید اومده و برای شماری که از ایشان کُهَن تر باشند ، به نوعی عادتی اجباری ، هرچند از پی انتخاب خویشتن مبدل میشه که لازمه یادآور بشم ، یکی از اشتباهات ما انسانها اینه که بعد مدتی به رنج و سختی عادت میکنیم و باهاش کنار میایم و دنبال راهکار نمی‌ریم ، غافل از اینکه اگر نتونیم اوضاع رو تغییر بدیم بعد از مدتی از پا در میایم ، ضعیف میشیم و دیگه نمی‌تونیم با اون میل و رغبت و انگیزه به حرکت ادامه بدیم . هرچند که به سببِ متمرکز فعالیت و معطوف هدفون بودن ، گوشه نشینی ، اعتکاف و تجرد رو با فخر و سربلندی برگزینیم ، ولی مواردی هستند که نه فقط با این شیوه اختلال نداره بلکه سازگار و به جهت تسهیل و کمال محسوب میشه ، از جمله آموزش دادن ، تفاوتی نداره تو زمینه ی پزشکی فعال هستیم یا زمینه های غیر و تفاوتی نداره که تو زمینه ی پزشکی تدریس کنیم و یا مواردی غیر ، « قضیه اینه که زمانی رو به جهت تدریس تنظیم کنیم و اینرو به عنوان اصلی مهم در نظر بگیریم » . حتی اگر در سنین و ایام تحصیلی پیش از ورود به دانشگاه باشیم هم بسیاری خردسالان هستند که میتونن از تعالیم ما بهره‌مند بشن . درسته که میتونیم از این طریق درآمدی هم داشته باشیم و بسیاری مزیت های دیگه برامون به ثمر میاد ولی مهمترین نکته اینه که « وجودمون از پی این فعالیت آرامش پیدا میکنه و تنوع فعالیتمون موجب خرسندیمون میشه » . ولی مثل یک فردی که ایده ساختن یک مجموعه ی بزرگ داشته باشه ولی در ابتدای راه اعتبار و قدرت و دارایی فراوان نداشته باشه ، اوضاع ما هم می‌تونه به شکلی باشه که حتی حوصله ی تحصیل و مطالعه ی دروس خودمون رو نداشته باشیم ، چه برسه به اینکه بخوایم معلم هم باشیمو با شاگردانمون سرو کله بزنیم ! پس اینجا یه یه نکته ی بسیار بسیار توجه داشته باشیم که فعالیت بدنی از جمله ورزش مداوم ، در حقیقت حوصلمون رو سرجا میاره تا بتونیم در غالب یک معلم به آموزش دیگران بپردازیم . توجه داشته باشیم که دو فعالیت نه چندان سخت می‌تونه چقدر اوضاع رو تغییر بده و اما این موارد که به جهت پیمودن مسیر موجب آرامش و پویایی میشه یک ثمره محسوب میشه ، و اما حاصلِ بسیار مهم دیگه اینه در حقیقت با افزایش ثبات وجودی میتونیم دُروسی که طی چندین روز یاد میگیریم رو ، ظرف چند ساعت و اون به وضعی بسیار عمیق تر بیاموزیم . در نتیجه میتونم بگم گویی تمام این موارد نسبت به هم مرتبط ، موثر و مکمل یکدیگرند .
