تو مطلب قبلی تا جایی پیشرفتیم که « به یه هدفِ نه چندان بلند مدت به سببِ راه‌اندازی یک آزمایشگاه و کارگاه تولیدی شخصی اشاره داشتیم و تا حدودی که مانع روند تصحیلی نباشه در صدد باشیم تا این امکانات رو فراهم کنیم » . تو این مطلب درباره ی مطالبی از جمله « چرایی و چگونگی کشف و تولید داروهای نوین » ، « مواردی مرتبط با ریزاندامگان ، شناختِ موجودات و عواملی اغلب ناسازگار با سلامت وجود ، منشأ امراض و دیدگاهی نسبتاً متفاوت به منظورِ درمان » و « جمع آوری مجموعه ای از قارچها و گیاهان » یادآور میشیم و اما پیش از آغاز این مبحث اجازه بدید چند نکته مهم رو ذکر کنیم . این مسیر برای « علاقه مندانِ واقعی » نه فقط مسیری غیر ممکن نیست بلکه سخت هم تلقی نمیشه ولیکن موضوعاتی بسیار مهم هستند که در طول مسیر می‌تونه کار رو برامون بسیار سخت کنه و حتی ممکنه موجب توقف ، کندی ، تضعیف و دست مایه ی پرشمار مشکل ها و موانع مختلف برامون بشه بنابراین در این حین لازم می‌دونم به این موارد هم به جدیت توجه داشته باشیم .

در انتهای مطلب قبلی به یک نکته ی مهم اشاره داشتیم که « در حقیقت موقعی که فکر کنیم نمیشه ، اون موقعست که از رسیدن به هدف بازایستادیم » و اکنون باز هم به دو نکته ی مهم اشاره داشته باشیم ؛ اصلاً چرا فکر میکنیم نمیشه ؟! من در مواجه با این سوال میگم چطوره که یه کشاورز یه درخت رو میکاره ، بهش آب میده تا شکوفه بده و سپس ثمراتش رو میچینه ؟! آیا کاری که اون کشاورز انجام میده از نظر ما نشدنیه ؟! اگر عمل کشاورزی کاری شدنی و ممکن در نظرمونه ، بدیهیست که از مهمترین دلایلش فهمِ عمیقیه که نسبت به فعالیت کشاورزی درون وجودمون پدید اومده و معتقدم که این فهم بدلیل تکرار این عمل نزد انسان بوده و حالا اگر به مرور زمان نسبت به اینچونین مواردی در عرصه ی پزشکی اونطور که بایدو شاید فعالیت مستمر داشته باشیم ، چونانکه برنامه ای معقول و شدنی تدایی شده باشه ، آیا میتونیم بگیم اینان اهدافی نشدنی و مسیریه که پیمودنش غیر ممکنه ؟! یکی از دلایلی که به این موضوع یادآور میشم اینه که اکثر موفقیت های بزرگ در زمینه ی پزشکی برای مردمان این کشور ، حداقل در تاریخ معاصر مواردی تکراری و منحصر به یک نوع خاص از فعالیت بوده ! به عنوان مثال در زمینه ی جراحی پزشکانی بسیار نامدار داشتیم ولی کمتر مشاهده کردیم که فردی ایرانی صاحب کمپانی بزرگ داروسازی و یا پایه گذار طراحی و ساخت تجهیزات پیشرفته و طریق های تشخیصی و درمانی باشه و نه تنها خودِ اون کمپانی ، کاشف و خالق دارو ها ، تجهیزات و شیوه ها باشه بلکه اینان در سطح وسیع مورد استفاده قرار بگیره و آیا شخصی رو میشناسید که یه کارخونه ی تجهیزات رباتیک جراحی تاسیس کرده باشه و یا در صدد طراحی ، راه‌اندازی و یا بهره بری از اینچونین فناوری ها و ابزارها باشه؟ یا شخصی که سیستمی هوشمند به جهت چکاپ و معاینه تا عمومیتی هرچه پرشمارتر بتونن از خدمات پزشکی به شکلی آسان و سریع ، گستره و ارزان از این امکانات بهره‌مند بشن ؟! نه اینکه بخوام ارزش کار پرشمار بزرگان رو کم جلوه بدم ، هرگز ولی باورمندم در زمینه ی پزشکی خیلی کارها هست که لازمه بهش فکر بشه و در صدد مهیا داشتنش بر بیایم و در قالب این متون به اینچونین اهدافی یادآور میشیم . 

باز هم به مثالِ اون کشاورز بازگردیم ، شاید از نظر شماری از کشاورزها ، طبابت کاری بسیار خارق‌العاده بنظر برسه ولی آیا نزد یک پزشک ، حرفه و عمل یک کشاورز و یا پزشک امری خارق‌العادست ؟! ( هرگز قصد اینرو ندارم که از ابتدای ترین پیشه ها رو که از جهاتی حتی از طباطت مهمتر تلقی میشه رو کم اهمیت جلوه بدم و از این غافل نیستم که چه بسیار کشاورزان هستند که قادرند تا به خبره ترین اساتید و پزشکان مبدل گردند ) مقصودم اینه که بگم اگر این اهداف و پیمودن این مسیرِ نسبتاً متفاوت رو , خارق‌العاده و حتی نشدنی بدونیم ، نگاهمون به نوعی شبیه به نگاهِ اون کشاورزیه که چون نسبت به مقوله ای تأمل و به جهتش فعالیت نداشته و ثمراتی رو ازش حاصل نیاورده ، « نمیتونه باورش کنه تا به جهتش فعالیت داشته باشه و از پس رسیدن به ثمرات پی در پی متوجه بشه به بسیاری دستاوردهای پرشمارتر و به نسبت فراتر برسه » و بنظرم این غیر از کم لطفی و دست کم گرفتن خویشتن نیست و یک موضوع بسیار بسیار مهم مطرحه « انسان که صاحب ارادست ، چونانکه بخواد نسبت به موضوع و هدفی تحریض و تشویق بشه لازمه با اون مقوله آشنا بشه ، هرچه شناختمون که اغلب به واسطه ی مطالعه و تأمل و تجربه ی ما که به واسطه ی احساساتمون درک شده و شکل میگیره ، نسبت به موضوعی وسیع و عمیق‌تر باشه ، بهتر میتونیم انتخاب کنیم که گرایشمون نسبت به چه هدفی بیشتره ! و اصلاً اینطوریه که میتونیم خودمون برای خودمون تصمیم های مهم و بزرگ بگیریم که گاهاً این تصمیمات مرتبط به مقوله هایی نوین هستند ، همانند مسیری که شرح داده شده » و « از اونجایی که اکثراً در طول تحصیل با دروسی مواجه میشیم که مجبوریم حفظشون کنیم ، با اینکه مطالعه بشکل مفهومی بسیار متفاوته و بسیار لازم می‌دونم که اینچونین مطالبی رو حتماً لازمه بشکل مفهومی مطالعه کنیم تا اصل قضیه که مایه ی ایجاد انگیزه میشه در وجودمون استنباط و درک بشه » . 

شاید عدمِ گرایش نسبت به این اهداف و مسیر به دلیل ارجحیت مسیری غیر باشه و یا شرایط و اوضاع حاکم فعلاً اجازه ی تمرکز نسبت به این اهداف رو بهمون نده ولی درکل اگر به میزانی هرچند اندک نسبت به این مسیر ترغیب شدیم ، شاید درست این باشه که به حدودی که برامون ممکنه بهش بپردازیم‌ چراکه باورمندم این مسیر به مقوله ای مکمل در زمینه ی پزشکی و بسیار گسترده مبدل میشه و خیلی از مقاطع که اشتیاق و علاقمون نسبت به فعالیت در خصوص این عرصه از بین می‌ره و یا کم‌رنگ میشه و با سختی و به ناچار فعالیتمون رو ادامه میدیم ، اینچونین موارد و فعالیت های حاشیه ای می‌تونه ذوقمون رو احیا کنه . 

نکته ی بسیار مهم دیگه درباره ی اینه که چرا یه جورایی نشدنیه که بخوایم این مسیر رو تنهایی پیش ببریم ؛ بدیهیه که اغلبِ فعالیت های تحصیلی به شکل انفرادی انجام میشه و حتی بسیاری از فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی هم به همین شکله ، استقلال کاری و مجموعه ای مستقل داشتن نیز قابل ملاحظست و من هرگز منکر لزوم و اهمیتِ فعالیت های انفرادی نیستم ولی درکل « اینکه بخوایم این مسیر رو مطلقاً انفرادی پیش بریم ، بنظرم اشتباهی بسیار بزرگه که به مرور برامون مشکل ساز میشه » بنابراین لازمه یه نیم نگاهی به منظورِ همکاری با دیگران هم داشته باشیم که در ادامه هم شیوه هایی بسیار کاربردی به این منظور یادآور میشه و بستری که بتونیم افرادی رو بیابیم و هم برنامه ای هدفمند به جهت اینکه اصلاً برای چه مقاصدی ، تو چه زمینه هایی و به چه شکل با دیگران همکاری حاصل بشه .

بسیار خب بریم سراغ منشأ امراض و چگونگی درمان . در ابتدا باز هم به مبانی یه رجوعی داشته باشیم که گاهاً مناسب می‌دونم در باب تماثیلی نیز تعریفش کنم . وجود انسان رو مثل یک پازلِ چیده شده در کنار هم در نظر بگیریم و یا همچون ساعتی که از پرشمار چرخدنده تشکیل شده ، به گذشته ای بسیار دور بریم ، زمینی تهی از موجودات زنده و سپس پیدایش تک یاخته ها و روند تکامل اونها ، تا جایی که به پیچیدگی جسم جانداران امروزه میرسه . همینجا یه توقف داشته باشیم ، در نظر بگیریم جسم جانداران کنونی زمین شبیه به دستگاهی پیشرفتست که از بیشمار چرخ دنده‌ تشکیل شده ، در عین حالی که اندام ساده ی اون تک سلولی ها تنها از دو و یا چند چرخ دنده شکل گرفته . در طول روند تکامل دائماً اون تک سلولی ها به دیگر اشیاءِ موجود در زمین چسبیدن و نه فقط شکلِ چرخ‌دنده ها و ساختار دستگاه تغییر پیدا کرده بلکه چرخ دنده و اجزایی جدید هم به این ساختار اضافه شده تا جایی که بسیار پیشرفته و پیچیده ، به شکل جسمِ امروزی جانداران زمین درمیاد . حالا باز هم روند کارکرد یک ساعتِ «آنالوگ» بسیار پیچیده رو تصور کنیم که اگر اختلالی در روند کارکرد استانداردش ایجاد نشه ، تا ابد صحیح کار می‌کنه و اما اگر بینِ یکی از چرخدنده ها چیزی قرار بگیره و یا شکلِ چرخدنده ای از فرم معمول خارج بشه ، قطعاً کل اون دستگاه به مشکل برمیخوره . به عنوان مثال میتونیم هر نوع میکروارگانیسم رو همانند عاملِی مشکل ساز درون اون ساعت در نظر بگیریم ، به بیانی دیگر اگر به هر دلیلی چرخدنده های اون ساعت آسیب ببینه و از حالت اولیه خارج بشه ، کارکرد ساعت دچار مشکل میشه ، همینطور هم هر نوع تغییر در اجزاء و ساختار اندام موجودی زنده که اونرو از حالت استاندارد و اولیه خارج کنه هم به منظورِ بیماری تلقی میشه و تفاوتی نداره اندام و سلامت یک تک سلولی مد نظرمون باشه و یا بشر ، مقصود اینه که بتونیم اون اشکال رو رفع کنیم و در واقع جسم رو به حالت اولیه برگردونیم و دلیل رجوعمون به مطالبی مرتبط با آغاز آفرینش در زمین این بود که جسم موجودات زنده در زمین ، بسیاری از پی آویختگی و تعلق نسبت به یکدیگر موجودات شکل گرفته و قطعاً در روند رشد ، شکل‌گیری و تکامل یکدیگر نیز تاثیر داشتند . ( به شباهت اندام انواعی از باکتریها به کروموزوم ها توجه کنیم ! ) ( احتمالاً این فرضی درست باشه که موجودات زنده گرایش زیادی دارند که از اونچه که سرشته و خلق شدند تغذیه کنند ، مثلاً چرخه ای به این ترتیب ؛ بشر و گیاهان و گیاهان و باکتری ها و مواد معدنی ) 

نوعی زنجیره و چرخه‌ی تکاملی رو به این ترتیب فرض کنیم که دسته ی اول مواد معدنی باشند ، دسته ی دوم شانه‌دار تباران ، باکتریها و انواعی از تک‌سلولی ها ، دسته ی بعد گیاهان ، حشرات و حیوانات و دسته ی چهارم بشر . تمامی این موجودات ، از سنگ و خاک گرفته تا گیاهان ، در طول روند پیدایش و تکامل در زمین ، تاثیرات و تعلقات بسیاری نسبت به هم داشتند و کشف این تاثیرات ، چونانکه با شناخت و بررسی اندامشون ، در کنار هم ، مورد سنجش ، بررسی و تحقیق قرار بگیره ، کلید های بسیار مهمی رو به منطور درمانِ جسم موجودات دراختیارمون قرار میده . چنانکه بخوایم یه جمع‌بندی مختصر داشته باشیم میتونم بگم اگر به عنوان شخصی که قصد تعمیر ساعتی رو داشته باشه بتونیم هرچه بیشتر از انواع چرخنده هارو بشناسیم و مهیا داشته باشیم ، در واقع احتمال اینکه تعمیر ساعت موفقیت آمیز و به نحو احسن انجام بشه بیشتر میشه ، وقتی ما عناصر ‌و خواصی پرتعداد تر رو میشناسیم دقیقاً مثل همونه که چرخنده هایی بیشتر رو شناختیم و زمانی که به هرچه بیشتر از روابط و تاثیرات بین خواص و عناصر گوناگون نسبت به هم پی می‌بریم همانندِ اونه که با تعدادی بیشتر از انواع چرخنده ها آشنا بشیم بنابراین مناسب و سازگار ترین نوعِ چرخنده رو انتخاب میکنیم و بنابراین نه فقط میتونیم داروهای نوین رو بشناسیم بلکه « سازگارترین و موثرترین انواع دارو رو پیدا میکنیم » .

در نظر بگیریم شکلِ یک سلول تو حالت اولیه شبیه به گویی دایره ای باشه و نوعی کُنش باعث میشه به شکل بیضوی در بیاد ، وقتی به پیشینه ی خلقت اون سلول و اینکه با چه موجوداتی شباهت ، تطابق ، تکامل یافته پی می‌بریم ، احتمالاً میتونیم دریابیم که به واسطه ی چه جور واکنشی ، نسبت به کدام ماده و عنصر ترمیم میشه و به حالت اولیه برمیگرده . همونطور که اگر فلان باکتری در اثر سرما به گویی بیضوی شکل دربیاد و در اثر چسبیدن با نوعی قارچ به شکل گرد در بیاد ، بنابراین با کشف رابطه ی بین نوعی باکتری و قارچ و مقایسش با سلولی در بدن انسان ، میتونیم راه درمان اون سلول رو متوجه بشیم . اجازه بدید یکم موضوع رو بیشتر باز کنیم ، سلول و نوعی باکتری هر دو بشکل گرد هستند و این به معنای سلامت و نشانه ی بقای اونهاست ، همانا تغییر شکل هر یک از ایندو مورد به معنی عدمِ سلامتشون تلقی میشه ، حالا سلول مورد نظرمون که در بدن انسانه دچار نوعی تغییر شکل میشه و به شکل بیضوی در میاد ، ما نه میدونیم چی موجب این تغییر شکل شده و نه میدونیم چی باعث میشه به حالت اولیه بازگرده و اما از اونجایی که نسبت به باکتریها تحقیق داشتیم ، متوجه نوعی شباهت میشیم که نوعی باکتری در اثر سرما شکلش از حالت گرد به بیضوی تغییر می‌کنه و اگر در مجاورت با نوعی قارچ باشه ، شکلش به حالت اول برمیگرده ! اینجا ما به واسطه ی شناخت اون باکتری و تأثیرات دیگر مواد و موجودات بر اون ، متوجه شدیم احتمالأ دلیل ایجاد مشکل برای اون سلول در بدن چیه و چطور میشه به حالت اولیه برگردونیمش که به معنای سلامت سلول و بدن تلقی میشه . احتمالاً با این شیوه می‌تونیم هر نوع بیماری و حتی درباره ی درمان بیماری سرطان سرنخهایی پیدا کنیم تا بتونیم درمانشون کنیم همون‌طور که نه فقط بسیاری از داروها و شیوه های درمان بلکه پرشمار از ابزارها و وسایل به واسطه ی مقاسیه های دانسته های گوناگونی که نسبت به تمام مقوله ها و اشیاء مختلف در جهان وجود داره ، به همین شکل کشف و اختراع شده و اما خبرگی یک مهندس مکانیک به سببِ خلق دستگاه ها و ابزارهای نوین بیشتر تو زمینه ی مختص به خودشه و طبیعتاً به جهت سلامت و شفای بیماری و در زمینه ی طبابت هم به موارد و فعالیت های مذکور مرتبط میشه و اما دلیل تأکیدم اینه که به یک موضوع توجه ویژه داشته باشیم ، « هر نوع فعالیت ما از تحقیق تو آزمایشگاه گرفته تا مطالعه ی مبانی خلقت و شناخت انواع عناصر و موجودات ، اینها در حقیقت چیرگیمون رو به جهت تشخیص امراض ‌و کشف دارو های گوناگون افزایش میده ، پس بسیار خوبه که جدیت و اهمیت این موارد رو دستکم نگیریم » . و اما مقصود ما تنها این نیست که با تحقیق و دانایی های فردی در قالب فعالیت انفرادی و یا حتی به واسطه ی اینکه گروهی چندین نفره داشته باشیم بتونیم این همه عناصر و تاثیرات گوناگون رو بشناسیم ، سپس امراض رو تشخیص بدیم و براشون دارو بسازیم ، هرچند تحقیق و فعالیت های فردیمون در این مسیر بسیار مفید و ار مهمترین موارد محسوب میشه ولی هدف بزرگترمون اینه که بتونیم یه نوع سامانه و سیستمی داشته باشیم که نه تنها پرشمار افراد ثمرات تحقیقی و تفکراتشون رو بهش اضافه کنند بلکه به واسطه ابزارهای نوین از جمله هوش مصنوعی این علوم رو با هم مقایسه کنیم تا بیشمار تاثیرات عناصر نسبت به هم ، مطابق با الگوهایی که براشون تعریف میکنیم ، به واسطه ی اون سیستم ، دلیل و چگونگی بروز بیماری های در وجود موجودات زنده رو بیابند . ( در ادامه مفصل به این موضوع میپردازیم که استفاده از ابزارهای مدرن چقدر می‌تونه برامون مفید باشه ، به عنوان مثال هوش مصنوعی می‌تونه پاسخ پرشمار از مسائلی که در ادامه برامون مهم میشه رو در اختیارمون قرار بده و نهایتاً به این نتیجه میرسیم که اصلاً این فعالیت ها بدون بهره بری از اینچونین ابزارها ، طریق ها و تکنولوژی ها نمیتونه ثمربخش باشه و یا حاصلش بسیار بسیار ناچیزه ) ( نکته ی مهم دیگه اون سامانه ای که نه فقط قراره یک نوع سیستم هوشمند چکاپ نرم‌افزاری باشه ، بلکه رابطه ای بسیار ویژه به این واسطه بین پزشکان برقرار میشه که اگر الان بخوام توضیح بدم طولانی میشه و از این موضوع دور میشیم ولی مختصر میگم که فقط رسانه ای نیست که پزشکان با هم ارتباط داشته باشند ، الگوهایی براش تعریف میشه که از ابتدای فرایند تشخیص بیماری تا چگونگی درمان ، این ارتباط بین پزشکان حفظ میشه و از این پی کلی نتایج و شناخت های گوناگون حاصل میشه ، بنابراین اجازه بدید در ادامه مفصل بهش یادآور بشیم ) . شاید روزی هیچ شخصی فکر نمی‌کرد که چیزی بنام دی ان ای وجود داره و از اون فرا تر میشه به محتوایاتش دست یابیم و محتویات درونش رو به زبانی ترجمه کنیم ! شاید زمانی که ماشین حساب و برنامه ی حسابداری وجود نداشت فردی هرگز باور نمی‌داشت که بتونه به تنهایی در مدتی کمتر از یک ساعت ، تمام امور مالیاتی مربوط به شهری رو مورد محاسبه قرار بده ! در عصر امروزی و با توجه به این حدود از ابزارهای مدرن ، ماشین حساب و رایانه و حتی بازشناسی زبان دی ان ای ، بدیهی و ساده بنظر میرسه و اما ما نمی‌خوایم پایه گذار انقلابی در زمینه ی پزشکی باشیم که هزاران سال دیگه ظهور می‌کنه ، از روند تساعدی پیشرفت و گسترش اینچونین ابزارها میتونیم متوجه بشیم از ابتدای پیدایش و مطرح شدن ایده ها و پدیده هایی ، به عنوان مثال تلفن ، تلفن همراه ، اینترنت ، رسانه های اجتماعی و شبکه های ارتباطاتی تا زمانی که اکثریت مردمان ازش بهره‌مند میشن گاهی کمتر از بیست سال زمان لازمه تا عمومی بشه ! بیست سالِ پیش یعنی حدود سال هشتاد ، خیلی افراد حتی توی خونه هاشون تلفن هم نداشتن چبرسه به تلفن همراه هوشمند ، فعل حال آیا شخصی غیر از نوزادان رو میشناسید که از این ابزار بی نصیب باشه ؟! بنابراین پرشمار از موارد ، از جمله سیستم هوشمند چکاپ پزشکی و سامانه ای که اندکی ازش سخن گفتیم ، می‌تونه حتی بسیار زودتر از بیست سال دیگه به جهت سلامت موجودات زنده از جمله بشر و نزد عموم مردم مهیا باشه چراکه به مراتب سلامت در ارجحیته و فراموش نکنیم که ما تنها افرادی نیستیم که با این مسائل آشنا شدیم ، خیلی اشخاص دیگه هستند که قصد دارن به واسطه ی هوش مصنوعی و شبکه و نرم‌افزار اینچونین سامانه هایی رو خلق کنند و اما اگر ما تا اون موقع ، به عنوان مثال پنج سال دیگه تونسته باشیم یه تیم تشکیل بدیم ، یه آزمایشگاه و کارگاه تجهیزات که موارد مالی رو تأمین کنه و یه نسخه ی پیش فرض و آزمایشی از اون سامانه داشته باشیم ، اون موقع میتونیم با کلی گروه های دیگه همکاری داشته باشیمو و از طرح های اونها که می‌تونه مکمل این طرح ها و اهداف باشه ، جریانی بزرگ رو تشکیل بدیم . از باور من حتی تو مدت زمانی بسیار کمتر هم رسیدن به موارد ذکر شده ممکنه ولی چون نمی‌تونیم تمام وقتمون رو به جهت این اهداف صرف کنیم و فعالیت های دیگه ای هم وجود داره پس چندین سال بعد دسترسی بهش برامون حاصل میشه .

مواجه و آمادگی نسبت به بیماری هایی که ایجاد نشده و یا شیوع نیافته

معمولاً برای کشف یک دارو و یا شیوه ی درمانی ، در ابتدا به بیماری توجه میشه در حقیقت اگر بیماری وجود نداشته باشه تلاشی به سببِ درمان نیز نیست و اما ما اگر مبنی بر این طریقه پیش بریم حتی گاهی پیش از ایجاد و شیوع بیماری ها میتونیم اونهارو پیش‌بینی کنیم و براشون شیوه ی درمانی و دارو تهیه کنیم ، چراکه در ابتدای مطالب مطرح شد اندام انسان مثل دستگاهی متشکل از پرتعداد چرخدندست که اگر تو حالت استاندارد و به اصطلاح همه چیز سر جای خودش باشه ، به این معناست که جسممون سالمه ، حالا هرچه بیشتر این دستگاه و دستگاهای دیگر رو میشناسیم ، احتمال کشف و پیش‌بینی اینکه در اثر چه اتفاقی ممکنه که بخشی از دستگاه دچار مشکل بشه بیشتر میشه پس به چگونگی تعمیرش ، پیش از اینکه اون قسمت معیوب بشه پی می‌بریم و « مهمترین نکته اینه که چطور بتونیم پیش از ایجاد و شیوع بیماری از اون جلوگیری کنیم » . قطعاً هممون با دستگاهی به نام فتوکپی و پرینتر آشنا هستیم ، بسیاری از این دستگاه ها در اثر سرما و یا گرما و در کل دمایی غیر از اون دمای معین دچار آسیب میشن و زمانی که تعمیرکارا برای سرویس دستگاه مراجعه میکنند متوجه میشن که این دستگاهها نسبت به دستگاهای دیگه زودتر معیوب میشن ولی آیا میتونن دلیلش رو متوجه بشن ؟ در بسیاری موارد نه و فقط اون قسمت و قطعه ی معیوب رو تعمیر و تعویض میکنن . وجود موجودات زنده هم به همین شکله و مواردی هستند که منشأ اصلی امراض محسوب میشن ولی ما بدلیل اینکه نمیدونیم چه عاملی دلیل اصلیه مشکلِ نمی‌تونیم مستقیم نسبت به رفع مشکل مواجه مستقیم داشته باشیم . فرض کنید تو شهری ساحلی یک نوع قارچ بیماری زا وجود داره و میشه منشأ نوعی بیماری ، پس از مدتی پزشکان « اون بیماری رو از طریق معاینه ی اندام فرد تشخیص میدن » ، دارویی هم براش یافت میشه ولی منشأ اصلی بیماری پیدا نمیشه و شخصی از اینکه یه قارچ تونسته منشأ اولیه ی بیماری باشه پی نبرده ! حالا در نظر بگیریم که ما از اون قارچها آگاه بودیم ، نه فقط بسیار سریعتر می‌تونستیم نسبت بهش آگاه بشیم بلکه مسیری بسیار مستقیم رو به جهت تشخیص پیمیگرفتیم و حتی می‌تونستیم ازش پیشگیری کنیم فارغ از تمام اینها « دارویی موثرتر به جهت درمانش رو می ساختیم » . بنابراین تا اینجا به شیوه ای اشاره داشتیم که نه فقط به منظور پیشگیری و مواجه ی سریع نسبت به شیوع بیماری بلکه « بتونیم منشأ اصلی بیماری رو تشخیص بدیم » ! ولی دلیل اینهمه فعالیت فقط به این موضوع محدود نمیشه بلکه میرسیم به نقطه ای بسیار مهم در این مبحث که تولید داروهایی با کمترین ضرر و دقیق‌ترین خاصیته ، باورمندم این مورد می‌تونه از مهمترین توجیهامون به جهت برانگیختن دیگران باشه .

خالص ، مفید و سازگارترین انواع دارو

بهتره این مبحث رو باز هم از مبانی و روند خلقت و تکامل زیستی شروع کنیم که اغلب بیماری ها و امراض موجود در جسم بشر به واسطه ی انواعی از گیاهان و قارچها قابل درمان است ، چراکه از هموندی با آنها تکامل یافتیم . یک نکته ی مهم مطرحه که چرا بسیاری معتقدند که گیاهان بهترین نوعِ دارو ها تلقی میشه ، چرا گیاهخواران سلامت بیشتری دارند و از سویی دیگه چرا غذاهایی که توسط فرایند شیمیایی پخته میشن گاهاً مناسبتره ! آیا غذاهای گیاهیِ پخته شده بهترین رژیم غذایی برای بشر تلقی میشه ؟ اگر موافق این نظریه باشیم ، میشه گفت داروهای گیاهی شیمیایی هم بهترین نوع دارو محسوب میشن ! ابتدا یک موضوع رو روشن کنیم که ما قصد نداریم به عقب برگردیم و داروهای شیمیایی رو حذف کنیم بلکه می‌خوایم مفید و خالص‌ترین نوع دارو رو تهیه کنیم .

در نظر بگیریم فردی به سرماخوردگی خفیف مبتلا شده و یا اندکی داروی گیاهی مثل آویشن سلامتش رو سریعاً بدست میاره ، اگر بتونیم به یکایک خواص آویشن پی ببریم متوجه میشیم که آویشن چندین خواص داره که برای سرماخوردگی مفیده ولی به عنوان مثال برای زخم معده مناسب نیست ! حالا اگر ما بیایم اون خواصی که مرتبط و مناسب برای درمان سرماخوردگی هست رو از آویشن جدا کنیم ، میتونیم دارویی داشته باشیم که افرادی که بیماری زخم معده دارند هم ازش استفاده کنند ! این میشه مبنای اولیه ی ما برای کشف و تولید دارو ، « هرچی بتونیم منشأ بیماری رو بیشتر و دقیقتر تشخیص بدیم و خواصی متناسب به سببِ مداوا رو از بین پرشمار گیاهان و قارچها و مواد دیگه پیدا کنیم و در قالب قرص و داروهای گوناگون عرضش کنیم ، تونستیم برترین انواع دارو رو تهیه کنیم . بنابراین در قالب این جریان و طریقه میتونیم داروهایی با تنوع بیشتر ، خالص ، سازگار و دقیق‌تری رو تهیه کنیم چراکه از سازگار ترین انواع خواص که اغلب گیاهان و قارچها هستند الهام گرفته و بهره برداری کنیم تا دارو های نوین بسازیم که تا بیشترین حدامکان از فرآیندهای شیمیایی اجتناب بشه و داروهایی که می‌سازیم کاملاً مختص یک نوع بیماری باشه و مضراتش در حین سودمندی به حداقل برسه . و چرا انقدر به تحقیق درباره ی عناصر گوناگون تأکید میشه ، چراکه افرادی از پرندگان الهام گرفتن ولی در واقع نمی‌خواستن پرنده بسازن بلکه سرانجام کارشون به ساخت هواپیما منتهی شد .

 خیلی از بیماری ها هستند که ما ازشون خبر نداریم ! این بیماری ها خیلی مواقع دلیل بروز امراضی دیگر هستند ، مثلاً دندان خراب موجب میشه سیستم گوارشی مشکل پیدا کنه ، این نمونه ای سادست ولی بسیاری از این امراض هستند که ازشون بی اطلاعیم ، باز هم تأکید دارم که در این مسیر و به واسطه ی امکاناتی از جمله سامانه ی هوشمند پزشکی و چکاپ و فعالیت ، همکاری و تعامل بین اعضاءِ پزشک به این ثمرات دستیابی پیدا میکنیم و به نوعی دیگه بسیار گسترده تر نسبت به منشأ بیماری ها واقف میشیم . توجه داشته باشیم که یکایک اجزاء این مجموعه طرح ها ، برای بخش های دیگر ، بسیار کاربردی و مهم محسوب میشن . 

نکته ی مهم در باب دفاع از خواص گیاهی ؛ نباید فراموش کنیم که تکامل روی زمین به واسطه ی هموندی شکل گرفته ، بنابراین سازگاری خواص گیاهی با اندام بشر قابل تأمل تلقی میشه ، گویی هنگامی که دستگاهی معیوب شده باشه ، چرخنده ای کاملاً دقیق و مناسب براش طراحی و جایگزین بشه تا کمترین استحکاک رو داشته باشه و به قطعات دیگه آسیب نزنه ، خواص و سرشت گیاهان و قارچها هم به همین شکله . اگر چندین مرتبه به این نکته و اهمیت شناختمون نسبت به مبانی و مفاهیم خلقت و مواردی که در بسیاری از سوی بزرگان این عرصه در طول تاریخ استنباط و استخراج شده اشاره و تأکید داشتم ، دلیلش اینه که به واسطه ی توجه و متمرکز شدن نسبت به مدرنیته ی طباطت ، اَوان و بُن هایی بسیار مهم که بخشی اساسی در علم پزشکی حرفه ای محسوب میشن رو دست کم نگیریم و ازشون غافل نباشیم .

طبیعت بدن به منظورِ جذب خواص مفید ، متناسب و لازم

چنانکه بدن ما به شکل پیشفرض نسبت به جذب خواصی که در شرایطی برامون مفید و مناسبه بیشتر عمل کنه ، بنابراین تا حدودی میتونیم روی داروهای گیاهی و قارچی به منظور پیشگیری از ابتلای شدید و درمان امراض خفیف حساب کنیم . به این ترتیب که مثلاً فلان قارچ ده خاصیت داره که هشت نوعش برامون نه مفیده و نه مضر ، یک خاصیت مفید و یک خاصیت مضر ، بنابراین بدنمون نه خاصیت بی فایده و مفید رو جذب می‌کنه و نسبت به دفع اون خاصیت مضر اندکی انرژی صرف میشه ، اگر به این شکل باشه به اصلاح برامون صرفه داره ولی به شرطی که پرشمار از انواع قارچها و گیاهان و مواد رو بشناسیم چراکه متناسب و سازگارترین نوع ر‌و انتخاب کنیم . به چند نکته توجه داشته باشیم که این می‌تونه صنعت و تجارتی بسیار مفید بخصوص در اوایل فعالیت که به دارایی های جاری نیاز داریم محسوب بشه و چه به جهت تولید و چه از لحاظ دریافت مجوز و فروش محصول ، روندی بسیار بسیار و بسیار آسونتر پیشرومونه تا تولید داروهای شیمیایی بنابراین تو مسیری که نسبت به تحقیق و تولید داروهای شیمیایی فعال هستیم از این نوع تاکتیکها و استراتژی ها خیلی میتونیم سود ببریم . 

سیستم هوشمند پزشکی و درمان عضو به واسطه ی اعضاء دیگر و داروهای موجود در طبیعت متشکل از خواصی شاخه ای به جهت نوعی بیماری مختص 

اخیراً با شاخه ای نسبتاً نوین در علم پزشکی آشنا شدم که به واسطه ی اعضاء مرتبط ، عضوی درمان میشد و با اندکی مطالعه دربارش متوجه شدم توی کشورهای غربی هم چندین ساله که به شکل حرفه ای و جدی بهش میپردازن و البته توی کشور خودمون هم پزشکانی تو این زمینه فعال هستند ( اینکه درباره ی اینچونین شیوه های درمان واژه ی نوین رو استفاده میکنم احتمالاً به دلیل کمی شناخت بندست ، شاید هزاران سال پیش اینچونین شیوه ها مورد استفاده قرار می‌گرفته ولی گویی در مقاطعی به دلیل تهاجم های گوناگون متوقف و محو شده و در جهان به عنوان پدیده ای مرسوم باب نشده ) حالا چرا موضوع این شیوه ی درمانی مطرح شد ، ابتدا به یه نکته ی مهم توجه کنیم ، در نظر بگیریم در جهان پنجاه نوع بیماری وجود داره و پنجاه نوع گیاه و قارچ با خواص درمانی به جهت درمان این بیماری ها وجود دارند ، بنابراین برای تمام بیماری های در زمان حال یک ماده ی درمانی طبیعی موجوده ولی از اونجایی که ما نسبت به خواص و مواردی پرشمار از این داروهای طبیعی بی اطلاع هستیم ، می‌پنداریم همه ی دارو هارو باید بسازیم ( باید توجه داشته باشیم که آشنایی با این موارد انقدر می‌تونه کار رو برامون سریع و آسون به منظورِ درمان پیشببره که از بیان تفاوتش عاجزم ! فکر کنید یه بیماری هست که داروی مناسبش تو طبیعت موجود ‌و قابل بهره‌بریِ حالا ما میایم سالها تلاش میکنیم تا دارویی بسازیم که گاها کیفیتش به اندازه ی اون نمونه ی طبیعی نیست ! ) .

نکته ی دیگری که بهش توجه این بود که انواعی از مواد و گیاهان در طبیعت هستند که خواصی گوناگون دارند و به سببِ درمان یک بیماری ، در حین خاصیت مضراتی نیز برای بدن دارند و باز هم باید تأکید کنم دلیل این عقیده ، عدمِ شناخت کافی نیست به انواع مواد داروییِ طبیعیه و حالا یک فرض بسیار مهم رو مطرح کنیم ! در نظر بگیریم که طبیعت به حالت پیشفرض انواعی از داروها رو به جهت سلامت وجود موجودات در نظر گرفته که اتفاقاً در پی فرایندهایی بسیار پیچیده کاملاً متناسب و مختصِ انواعی از بیماری ها وجود دارند ! مثلاً نوعی سرماخوردگی وجود داره و یا نوعی بیماری مرتبط با معده و در برابرش نوعی قارچ وجود داره که خواصش دقیقاً مختص و مناسب اون سرماخوردگی و یا بیماری معده شکل گرفته و از سیستم گوارش ، تا آرامبخش و هر چیزی که برای درمان اون بیماری لازمه رو درونش داره ! استلال مهم ؛ چرا نسبت به این مقوله می‌تونیم بشکلی جدی نگاه کنیم ؟ دلیلش اینه که اصلاً خلقت و تکامل موجودات زنده از جمله بشر و حیوانات به واسطه ی هموندی با این مواد شکل گرفته ، یعنی جسم بشر و حیوانات از پی هموندی و تعلق (علق،چسبیدن) با انواعی از مواد و موجودات شکل گرفته و تکامل یافته ، حالا در حین این روند یه اختلال در نظم کلی پیش اومده و همه چیز بهم ریخته ، عجیب بنظر میاد ولی با این مثال میتونم واضح بیانش کنم ، فکر کنید سلولهای بدن بشر اولیه به سلول‌های نوعی قارچ چسبیده بودند و تکامل داشته انجام میشده ، نوعی تغییر آب و هوایی باعث میشه این تعلق از بین بره که به منظورِ عدم سلامت تلقی میشه ، فکر کنیم دو سلول شبیه به دو مجموعه از چرخنده باشند ، حالا از هم جدا میشن و نوعی بیماری محسوب میشه ! مناسبترین چرخنده به جهت بازگردوندنِ سلامت دستگاه چیه ؟ همون چرخنده ای که دقیقاً هم شکل بوده بجای خودش برگرده ! سلول ها هم به همین شکل ، گاهاً مناسب‌تری ماده به جهت اینکه سلامت حاصل بشه همون ماده ایه که در طول روند تکامل و خلقت باهاش هموندی و تعلق شکل گرفته لهذا مواد موجود در طبیعت میتونن بخشی گسترده از دارو هایی با خواص مختصِ انواعی از بیماری ها باشند . 

اما از اونجایی که بیماری ها در طول زمان بیشتر از خواص دارویی موجود در طبیعت تغییر شکل میدن باز هم به استدلال هایی به جهت مجاب شدن نسبت به اهمیت این موضوع نیاز داریم ؛ هرچند بیماریها تغییر شکل میدن ولی کثیری از امراض در شاکله ی اصلی یکی هستند ، به عنوان مثال سرماخوردگی هزار سال پیش با نوعی داروی گیاهی درمان می‌شده ، در طی سالها این بیماری تکامل یافته ولی با اضافه کردن چند خواص میتونیم باز هم درمان اصلی رو همون داروی گیاهی معرفی کنیم . یعنی نوعی داروی گیاهی رو با اندکی تغییرات شیمیایی به سازگار و مناسب‌ترین دارو تبدیل کنیم . اینان همه به منظورِ توجه به اهمیت شناخت مواد ، گیاهان و قارچها یادآور میگردد .

در باب شناسایی و سنجش تاثیرات ثانویه دارو ها

نهایتاً به یک موضوع یادآور میشم که به شخص اصلاً در موردش ایده ای ندارم که صحیح باشه یا نه ولی فرض کنیم اگر فرایند شیمیایی درون بدن انجام بشه ، مناسبتره تا نوعی دارو در کارخانه ی داروسازی تولید بشه سپس وارد بدن بشه . اجازه بدین اینطور بیانش کنم ، مثلاً نوعی داروی گیاهی هست که دارای ده خاصیت و پنج مورد مضر برای جسم فردی مبتلا به نوعی بیماریه ، در عین حال نوعی قارچ هم وجود داره که از ده خاصیت و پنج مورد مضر برای جسم همون فرد مبتلا به بیماری برخورداره ، لازمه ی مداوای فرد بیمار هر بیست خاصیتیه که درون هر دوی اپن موارد ، هم گیاه و قارچ موجوده ولی چطور ده مورد مضر رو از بین ببریم ، گاهی میتونیم این مضرات رو داخل بدن نسبت به هم خنثی کنیم ، شاید این شیوه نسبت به اینکه دارویی در پی فرایندهای شیمیایی مصنوعی ساخته بشه بهتر باشه ، شاید بر اساس اصلی که بدنِ هوشمند موجودات نسبت به جذب خواص مفید واکنش موافق نشون میده و مواد مضر رو دفع می‌کنه بتونیم به یاری کشف شیوه هایی اون موارد مضر رو به واسطه ی خود بدن خنثی کنیم . 

بنابراین لازمه بسیار توجه داشته باشیم که به واسطه ی استفاده از ابزارها و طریق های نوین از جمله هوش مصنوعی و سامانه های پزشکی میتونیم اعضاء رو به واسطه ی عضو های دیگه درمان کنیم ، مثل اینکه گاهی می‌خوایم به شهری حمله کنیم ، مستقیم میریم سراغ دروازه های اون شهر ولی گاهی قدرتی بیشتر لازمه و تمام اطراف اون شهر رو محاصره میکنیم در عین حال مواجه ی مستقیم هم داریم ، در رابطه با سلامت جسم هم به همین شکله گاهی درمان مستقیم کافیه ولی گاهی بیماری اونقدر قویه و یا لازمه مواجه ی سریع انجام بشه که هم از طریق خودِ عضو و هم به واسطه ی عضو های تاثیر گذار به اون عضو درمان رو انجام میدیم . سامانه های هوشمند پزشکی ، متشکل از پزشکان در زمینه های گوناگون ، به واسطه ی الگو های چکاپ تعریف شده برای هوش مصنوعی ، این امکان رو برای پزشکان مهیا می‌گرداند تا نسبت به سلامت یک فرد و به منظورِ تشخیص انواعی بیماری ، اندیشه و تصمیم جمعی توسط متخصصین انجام بشه ! ( تابحال به این فکر کردید که چرا فردی همچون ابن سینای همه چیز دان انقدر در عرصه ی پزشکی برجسته شده ؟ باورمندم از مهمترین دلایلش اینه که تنها نسبت به علم طب شناخت نداشته بلکه از علومی گوناگون حتی فلسفه و نجوم به منظور شناخت و تشخیص و درمان الهام می‌گرفته . حالا ما اگر اون اجتماعات پزشکان رو به جهت معاینه ی فرد و تشخیص نوعی بیماری تشکیل بدیم ، گویی فردی متخصص در ده زمینه ی پزشکی معاینه و درمان رو انجام میده و نسبت به اوضاع بسیار چیره تره ، فارغ از این شناخت و دسترسیمون نسبت به علوم گوناگون و تحقیق های انجام شده توسط پرشمار اعضاء فعال دیگه بسیار راهگشا و مفید واقع میشه . بنابراین نگران این نباشیم که این همه فعالیت بسیار سخت و به ده ها سال زمان نیاز داره چراکه ابزارهای و طریق های نوین آنچونان موجب تسریع روند پیشرفت تساعدی میشن که باورمندم خیلی مواقع نمی‌تونیم اندکی از حدودش رو تصور کنیم پس عزم به جهت پیمودنِ مسیر میشه از مهمترین مواردی که لازمه باهاش مواجه بشیم تا بشکلی بسیار مساعد درمان برای عمومیتی هرچه بیشتر ، به نحو احسن مهیا بشه ) .

 بازهم تأکید دارم که اینان به منظورِ اجتناب از داروهای شیمیایی نیست بلکه توجه به بخشی مهم از موارد درمانیه که نه فقط بسیار آسان و سریعتر مهیا میشه بلکه با الهام و الگو گرفتن ازشون به بسیاری ثمرات علمی مفید و مهم میرسیم .

شاید بسیاری بپنداریم که چرا سلامت وجودی اعضاء در مجموعه های پیشرفته که اغلب از داروهای شیمیایی استفاده دارند بیشتره . ابتدا اینکه باید پژوهش و تحقیق دقیق و وسیع داشته باشیم که دلیل سلامت وجودی اونها فقط به داروهای شیمیایی مربوط میشه و یا سبک زندگی و عواملی گوناگون به این موضوع ربط پیدا می‌کنه ؟ سپس اینکه اگر کشوری در زمینه ی صنایع خودروسازی در برترین جایگاه وجود داشته باشه ، قرار نیست اون برتری تکامل پیدا کنه ؟ اگر کشوری تنها خودرو های خوب میسازه قرار نیست ما بتونیم هم در زمینه ی خودروسازی و هم صنعت رباتیک به جهت برتری تلاش کنیم ؟ بنابراین لازمه سر فرصت و با حوصله به اینچونین مطالبی توجه عمیق و متمرکز داشته باشیم تا مبادا برامون سوء پیش بیاد که قراره به گذشته بازگردیم . 

باورمندم اگر بتونیم تا به اینجا پیش بریم ، به منطور کشف و تولید دارو مطابق شیوه هایی عمل کردیم که حداقل یکبار در گذشته توسط انسان انجام شده . بنابراین ما تا اینجا هنوز کار جدیدی انجام ندادیم ولی دو نکته ی بسیار مهم مطرحه ! ابتدا اینکه اینها دلیل نمیشه مطابق این شیوه پیش بریم و جایگاه خودمون رو پیدا نکنیم . سپس اینکه میتونیم به این طریقه بهترین محصول ها و خدمات رو به شکل عمده عرضه کنیم . شاید انواعی از داروها و خدمات الان هم موجود باشند ولی بسیار گرانقیمت ، ما به این طریقه نه فقط مایه ی گسترش تنوع میشیم بلکه برای عموم قابل دسترسی میشه و فراموش نکنیم شاید برترین شیوه ها در طول ایام گذشته توسط بشر کشف و مورد بهره‌بری قرار گرفته باشه ولی بسیار محدود و ما بدین طریق اینان رو برای عموم مهیا می‌گردانیم . 

فراموش نکنیم که مفید ترین محصول ها چنانکه تولید انبوه بشه میشه موفق و ماندگار و پرفروش ترین محصولات .

اغلب خواص دارو های گیاهی و بخصوص قارچهارو یا نمی‌شناسیم و یا مجموعه ی مکتوب و آکادمی که از فیلتر مجموعه های تخصصی و پژوهشی گذشته باشه مهیا نداریم و اغلب این علوم به شکلی تجربی بوده که دقیق نیست . 

بنابراین کلی از گیاهان رو نمی‌شناسیم» ، «همونارو هم که میشناسیم متکی به شناختی عمیق و دقیق نیست» پس لازمه هم انواع گیاهان و قارچ‌ها و هم خواصشون رو دقیق بشناسیم و « اینطوری میتونیم برای ساخت داروهای شیمیایی هم ازشون الهام بگیریم و هم خواصی رو از دارو ها بگیریم و با مواد دیگه تلفیق بشنو داروهای جدیدی بسازیم ،« بنابراین شناخت گیاهان و قارچها رو هرگز نباید دست کم گرفت » .

داستان از راه‌اندازی یک آزمایشگاه و کارگاه تجهیزات پزشکی غیر پیشرفته ، جمع آوری مجموعه ای از گیاهان ‌ قارچها و آرشیو های تحقیقی شروع میشه و تمامی این فعالیت ها موجب میشه بین پزشکان جایگاهی خاص و ویژه فراهم بشه . اعتبار ، امکانات و پرشمار لازمه های دیگه که برای پیمودنِ این مسیر بزرگ واجبِ بنابراین این توصیه ی مهم من نسبت به افرادیه که از پی دعوت ، ترغیب شده که ؛ یکایک بندهای مذکور مهم و حتی ضروری تلقی میشن تا نتایجی به نحو احسن به ارمغان بیاد . 

​​