باورمندم تکامل وجودیی بشر در زمین از اونجایی آغاز میشه که یه سری موجودات ریز ، احیاناً شبیه به تک یاخته ها در اعماق دریاها بودند و چیزی نظیر قلب ما در وجودشون بود ، البته از نظر ساختار بسیار ساده تر از قلب انسان ، و از مهمترین وظایفش این بوده که پیکر بسیار کوچک این موجودات رو به سمت نور سوق بده تا به جهت رشد و تکامل ، انرژی لازم رو تأمین کنند . فعلاً قصد ندارم به اینچونین مواردی به شکلی مفصل یادآور بشم و اما شناخت این قبیل از مبانی و مفاهیم رو بسیار مهم می‌دونم ، « چراکه موجب میشه محیط پیرامون و چگونگی خلقت و روند تکامل وجود موجودات رو بهتر بشناسیم ، بنابراین به جهت تشخیص امراض و درمان بسیار چیره و مسلطتر میشیم » . به عنوان مثال یک مهندس رباتیک رو در نظر بگیریم که یک ربات پیشرفته ی شبه انسان رو ساخته ، بدیهی که نسبت به جزء به جزءِ وجود این ربات شناخت داره ، حالا در نظر بگیریم یه موقعی مشکلی در عملکرد اون ربات بوجود بیاد ، قطعاً خالق این ربات می‌تونه به بهترین نحو برطرفش کنه چراکه یکایکِ اجزاش رو می‌شناسه . چونانکه دانش اون مهندس در زمینه های الکترونیک ، مکانیک و نرم‌افزار هر چه بیشتر باشه ، مزیتی مهم برای اون فرد محسوب میشه ، به جهت پزشکی هم هرچه بیشتر نسبت به مبانی و علومی که توسط طبیبان بزرگ در طول تاریخ مکشوف و کتابت شده شناخت داشته باشیم و چگونگیِ خلقت بشر و دیگر موجودات زنده و محیطی که انسان درونش تکامل پیدا کرده و بر کالبدمون تأثیر گذاره بر بیشتر بشناسیم ، به منظورِ تشخیص ، خلق علوم و شیوه ها و موارد نوین درمانی میتونیم بهتر عمل کنیم و صاحب بلوغ علمی خاص ‌و متفاوتی باشیم که قطعاً در راستایِ پزشکی هم برامون بسیار پرثمر واقع میشه . 

لازمه ی تعلیم این مبانی ، طبقه بندی محتوایی و برنامه ریزی به منظورِ مطالعست و اجتناب ناپذیر که این مبانی بسیار گسترده هستند و تنها به شاخه ی طبابت محدود نیست و البته که زمانی نه چندان کوتاه نیازه تا نسبت بهشون شناخت پیدا کنیم ، ( به عنوان مثال در کتبی همچون قانون طبِ ابن سینا به بسیاری مفاهیم پایه ایِ طب که از سوی دانشمندی همه چیزدان کشف و مکتوب شده اشاره شده ) . و اما در کنار این نوعِ از مبانی ، به چه شناختهایی نیاز داریم تا ذهنمون به عنوان یک پزشک و یا به زبان دیگه به عنوان شخصی که قصد درمان وجود موجودات زنده رو داره پرورش پیدا کنه و به بلوغی خاص برسه ؟ هرچند مبانیِ زمینه های گوناگون علوم همچون الفباست و بسیار مهم تلقی میشن ولی از اونجایی که این مبانی و اصول ، بخصوص مرتبط با علم پزشکی مفاهیمی نسبتاً سنگین و پیچیده تلقی میشه ، اجازه بدید فعلاً به این بپردازیم که « چطور یه آزمایشگاه ساده ی شخصی تأسیس کنیم ، روی گیاهان ، قارچ‌ها و انواع و انواع میکروارگانیسمها تحقیق کنیم ، تجهیزات پزشکی و دارو هایی نوینی رو کشف و تولید کنیم » و اینها رو به عنوان گامهایی ابتدایی تو این مسیر در نظر بگیریم که می‌تونه برامون غیر از جذابیت ، ثمراتی بسیار مفید و پراهمیت داشته باشه چراکه معتقدم همون‌طور که یه منجم ساعت‌ها به ستارگان نگاه میکنه و نه تنها خسته نمیشه بلکه گویی به زیبایی هایی پی بُرده که اونقدر دوست داشتنی که موحب میشه به ذوق و میلش افزوده میشه ، برای یک پزشک هم فعالیت در آزمایش و کندوکاو و تحقیق درباره ی خواص و نمونه های گوناگون به همین شکله . همون‌طور که یادآور شده بودم قصد دارم در قالب این مطالب به تعدادی برنامه در این راستا ، برای افراد با شرایط مختلف یادآور بشم تا این جریان تنها به گفتار و مطالعه محدود نباشه و از اونجایی که ما به یه آزمایش احتیاج داریم ، قطعاً لازمه بتونیم هزینه های لازم از جمله سرمایه ی اولیه راه‌اندازی یک آزمایشگاه ابتدایی رو فراهم کنیم و در نظر میگیریم نه حمایت خاصی داریم تا تیمی تشکیل بدیم و نه پشتوانه ی مالی . بنابراین پیشنهاد من راه‌اندازی یک کارگاه کوچیک تولید تجهیزات پزشکی غیر پیشرفتست . ( شاید بد نباشه یادآور بشم که گاهی انگاشته میشه سودِ زیاد از پی محصولات گرون و پیشرفته حاصل میشه در حالی که خیلی مواقع پرسود ترین صنایع ‌و تجارت‌ها مربوط به ارزان و ساده ترین محصولات هستند ، چراکه بسیار پرمصرف هستند ) . بدین جهت ما نباید فکر کنیم که برای راه‌اندازی یک کارگاه تولید تجهیزات پزشکی به هزینه های بسیار زیاد نیازمندیم ( فیلتر اکسیژن ساز ، کیف کمکهای های اولیه که میتونه تو بازار با استقبال زیادی مواجه بشه ، طراحی و تولید البسه ی بیمارستانی که به استریل نیاز نداشته باشه و پر شمار نمونه ها و محصول های دیگه که در عرصه ی درمان بسیار پرکاربرده و تولید اونها حتی به کارگاه هم احتیاج نداره و البته به تحقیق و پشتکار بسیار نیازمنده ) . به این ترتیب روزبروز سود حاصل از پی فعالیتمون بیشتر میشه و بزودی میتونیم یه جایی رو تحت اجاره ی خودمون دربیاریم تا هم به عنوان کارگاه و هم آزمایشگاه ازش استفاده کنیم و به مرور تجهیزات آزمایشگاه و تولیدات کارگاهمون پیشرفته تر میشه .

نکته ی مهم ؛ شاید به این فکر کنیم که اصلاً چرا تو زمینه ی تجهیزات پزشکی فعالیت کنیم و ترجیحاً تولید کننده باشیم ؟ مهمترین نکته اینه که « این فعالیت به مرور برامون یه تعدادی امتیازات مهم رو به ارمغان میاره که غیر از استفاده از تسهیلاتی گوناگون ، اعتباری خاص بین پزشکان پیدا میکنیم و باورمندم این اعتبار مهمترینِ مواردی که در ادامه ی مسیر بسیار به کمکمون میاد » . و چرا تولید کننده باشیم ؟ قطعاً ما به عنوان تولید کننده ، هرچند در ابتدا فعالیتمون محدود باشه ولی تصمیم گیرنده و به اصلاح رئیس خودمون هستیمو هر زمان و هرحدود که بخوایم بهش میپردازیم و از اونجایی که تحصیل در زمینه ی مذکور ، دشواریهای بسیاری داره ، پس نباید فعالیتهای غیر اختلالی در روند تحصیل ایجاد کنه و فارغ از اینها به واسطه ی صناعت میتونیم تجربیات فراوانی کسب کنیم که در آینده بسیار بهش احتیاج پیدا میکنیم .

نکته ی مهم ؛ اگر اندکی جستجو کنیم میتونیم بیوگرافی خیلی از افراد برجسته و مشهور رو بخونیم که کارگاهشون ابتدا در پارکینگ ، اتاق و یا پشت بوم خونشون بوده و بعدها به صنعتگرانی بسیار بزرگ تبدیل شدند و یا افراد صاحب نام تو زمینه های علمی که اشخاصی بودند که در ابتدا کمکتر کسی فکر می‌کرده حتی بتونن به موفقیت هایی کوچک برسن و اما باور دارم سرانجام یه روزی به اونچه که در وجودشون بوده و پیش از اون ازش غافل و یا بهش کم اعتناء بودند پی بردند و انگار از اون لحظست که گویی انسان خودش هم میدونه چه آینده ای در انتظارشه و هرچه بیشتر نسبتِ بهش فعال و عمیق‌تر میشیم ، بدیهیه که تسلط ، اشتیاق و اطمینانمون بیشتر میشه . حقیقتاً از مهمترین تفاوت انسان های بزرگ به همین « باور و استمرار » مرتبطه و کدوم انسانی رو میشناسیم که تو زندگیش هیچ موقع احساس یأس رو تجربه نکرده و خودش رو همیشه به سببِ انجام هرکاری و رسیدن به هر هدفی در لحظه آماده و کاملو بالغ دریافته ؟! بنابراین از باور من نباید نگران باشیم که نتونیم مطابق برنامه هامون پیشبریم ، بلکه نگرانِ این باشیم که مبادا روزی از پیمودن این مسیر بزرگ به جهت سلامت موجودات زنده سرد ، ناامید و منصرف بشیم .